رفوگری ، بازسازی و مرمت
گرچه در فرهنگ معین “رفو” به معنی “دوخت پارگی ها و سوراخها به نوعی که به سهولت معلوم نشود” آمده و در فرهنگ فارسی عمید نیز رفو، “دوختن پارگی و سوراخ بطوریکه رد آن به آسانی معلوم نشود” معنی شده است، اما از لحاظ فنی و در هنر قالیبافی، تعمیر و ترمیم استادانه بخش های آسیب دیده قالی به گونه ای که به راحتی قابل تشخیص نباشد را رفوگری می دانیم.
فرش همواره به دلایل مختلف از جمله فرسایش، مجاورت با مواد شیمیایی، ضربه، آتش و … همواره در معرض آسیب قرار دارد و همین امر باعث شده کار رفو و رفو گری در جهت ترمیم استادانه بخش های آسیب دیده از اهمیت زیادی برخوردار شود.
همچنین عیوب دیگری حین تولید فرش بوجود می آیند که اکثراً حاکی از عدم دقت و یا سهل انگاری در کاربرد و استفاده از مواد اولیه مصرفی غیر مرغوب و رعایت نکردن اصول بافت صحیح می باشد. از جمله عیوب شایع در این مورد، عیب ابعاد فرش می باشد. بعد از تولید فرش باز هم امکان بروز آسیب وجود دارد، که به نحوه نگهداری و استفاده صحیح از فرش بر
می گردد. به عنوان مثال جنس فرش خود عاملی ست که باعث جذب بعضی حشرات آسیب رسان به فرش می شود. آسیبهایی که بر فرش وارد می شوند بر دو نوع می باشند که شناسایی آنها اهمیت بسیاری در رفو و مرمت فرش دارد. این موارد را آسیب های کلی و آسیب های جزئی تشکیل می دهند.
آسیب های کلی اکثراً نیازمند صرف وقت و هزینه بسیاری هستند وممکن است در مواردی از برطرف کردن این گونه عیوب صرف نظر کنند، که بیشتر در مورد فرشهایی صادق است که از ارزش هنری و قدمت کمتری بهره مند هستند.
معمولاً رفوگران آسیب هایی را جزئی می نامند که نیازمند ترمیم و تعویض تمام عناصر اصلی و شالوده فرش نباشد، در برخی موارد ممکن است اصلاح و ترمیم یک آسیب جزئی وقت و دقت بیشتری نسبت به یک رفوی کامل را طلب کند، اما در کل هزینه و مواد کمتری راصرف میکند.
ابزار و وسایل رفوگری
در این حرفه وسایل و ابزاری که مورد استفاده قرار می گیرد، تقریباً همان نتیجه وسایل بافت قالی را به ما می دهد، و رفوگر با استفاده از این وسایل فرش را مرمت و احیا می کند.در اینجا به ذکر تعدادی از آنها می پردازیم:
شانه یا دفتین: شانه رفوگری در مقایسه با شانه بافت، دارای دندانه و تیغه های کمتری بوده و همان عمل مرتب کردن و کوبیدن گره های هر رج را به عهده دارد. به هنگام کاربرد این وسیله بایستی به کم استقامت بودن تارها توجه داشت.
قلاب: از این ابزار برای کشیدن نخ خامه از میان تارها بهره می گیرند و یا آنکه جهت قراردادن نخ خامه در میان تارها که با عمل فشار توام است، استفاده می شود. شکل کلی آنها شبیه درفش کفشدوزی است. قلاب انواع مختلفی دارد که مهمترین آنها عبارتست از:
قلاب پشت: وسیله ای است که از یک میله نازک به قطر یک میلی متر (و یا بیشتر) و طول ۸-۷ سانتی متر و یک دسته چوبی مدور تشکیل شده و زائده نوک آن طوری است که می توان با آن نخ خامه را در محل مورد نظر قرار داده و به اصطلاح در میان تارها کاشت.
قلاب خواو مشهدی «قلاب خواب»: که زائده کوچک و ظریف نوک آن طوری است که می تواند نخ خامه را از میان تارها به طرف روی فرش بکشد. کاربرد قلاب بطور کلی جهت ایجاد گره u از پشت فرش و یا تعویض گره ها و نقشها و تمیز کاری پشت فرش پس از ئیندرمه می باشد.
چاقو: چاقوهای مورد استفاده درکاررفو انواع مختلفی دارد، هر کدام جهت کاری مورد استفاده قرار می گیرند:
چاقو «کارد بی نوک»: این چاقو شکل دگرگون شده چاقوی بافت است و مخصوص قالی های گره ترکی می باشد. نام عامیانه آن که در بازارفرش تبریز رایج است «کارد بی نوک» می باشد، قسمت تیز این چاقو که در بافت مورد استفاده است در رفو کند و نابرنده است. لازم به ذکر است که این تنها وسیله ای است که در رفوگری کاربرد آن همراه یک کوبه میسر است، کوبه لوله ای فلزی است به طول حداقل ۲۵ سانتی متر که یک سر آن بوسیله یک تکه شیلنگ به طول ده سانتی متر پوشیده شده است. تا هنگام کوبیدن صدای زیادی ایجاد نکند. کاربرد این وسیله بیشتر در روش دفه کاری می باشد و نیز به هنگام بافت در مرحله رفو از آن جهت ایجاد فاصله بین و یا تنظیم رج ها استفاده می کنند.
چاقو و چنگال: نام عامیانه ی این وسیله «چنگال» می باشد. این وسیله نیز مانند کارد بی نوک دگرگون شده چاقوی بافت می باشد و قسمت تیز آن در اینجا کند و نابرنده می باشد. این وسیله کاربرد بیشتری در رفوگری دارد، و مدت زمان بیشتری در دست رفوگر قرار دارد. کاربرد این وسیله در عملیات ده کاری و بیرون کشیدن تارها و تیره های پاره پوسیده و نیز شکافتن گره های غلط بافته شده می باشند.
چاقوی بافت: وسیله آشنای هر قالی باف بوده و مرغوبترین نوع آن برای رفو، چاقویی است که فاصله بین قسمت چاقو و تیز آن با قلاب نوک آن درازتر باشد، و در بافت گره های رفو و گذراندن القاج کلفت و نازک استفاده می شود.
سوزن: سوزن مورد استفاده در رفوگری از جهت قطر دارای انوع و نمره های مختلف است، سوزن رفوگری از لحاظ جنس محکمتر و مقاوم تر از سوزن های معمولی بوده و خاصیت فلزی دارد و شکننده نمی باشد. کاربرد سوزن در تونه کشی و پود کشی و کوبلن زنی و شیرازه زنی می باشد، و بایستی سوزن رفوگری ظریف و نازک تر بوده، سوراخ انتهای آن دراز و بیضی شکل باشد، ته گرد و دایره مانند کار گذراندن نخ را آسان می کند، ولی در جایگزین کردن تارهای نو، انسجام و نظم گره ها را به هم می زند.
دستگاه چوبی یا دار رفوگری (چار چوب): یکی از وسایل اصلی و مهم رفوگری است و در اصل وظیفه دار قالی را به عهده دارد، و از اندازه کوچک ۳۰۳۰ سانتی متر تا اندازه بزرگ برای سربافی به اندازه ۳ تا ۴ متر و عرض ۷۰ سانتی متر یا بیشتر به کار می رود. لازم به ذکر است که این چارچوبها در ابعاد کوچک جهت رفو به کار می رود اما ابعاد بزرگتر آن در دفه کاری کاربرد دارد، چارچوبهای مخصوص دفه کاری هر چه ضخیم تر باشد مرغوبتر و عمر بیشتری خواهد داشت، و برای ساخت این وسیله از چوب های نرم استفاده می شود، تا کوبیدن و کشیدن آن آسانتر باشد.
قاشین gashin: وسیله ای که بعد از بافت قسمت آسیب دیده از آن استفاده می شود تا در هم رفتگی پرزها را باز کند، ابزاری است فلزی و با دندانه های درشت در لبه آن، شکل اره ای آن نیز وجود دارد.
کیله برس قالی: ابزاری است مانند برس سیمی ولی ظریف تر از آن که با سوزن های ریز و کوتاه، در حدود نیم سانتی متر که به صورت نواری به عرض سه تا پنج سانتی متر و طول ۱۰ تا ۱۲ سانتی متر مشخص می شود و با کشیدن روی قسمتهای پرداخت شده پرزها را مرتب کرده، اضافه را بیرون می آورند.
قیچی مورد استفاده در رفو دو نوع می باشد:
قیچی معمولی یا صاف: که تیغه ها و بازوهای این نوع قیچی در یک امتداد قرار داشته و برای بریدن شیرازه و کوتاه کردن ریشهها به کار می رود و در مواردی نوک تیغه ها به سمت بالا انحنا داشته و برای ظریف کاری و قطع کردن نخ های اضافی سطح قالی و سرنخ زنی به کار می رود.
قیچی پرداخت: در این قیچی بازوها حدود سه سانتی متراز تیغه ها بالاتر بوده و رفوگر می تواند با تسلط به پرداخت مورد نظر برای انجام کار رفو بپردازد.
انبردست یا دم باریک: در واقع بیشتر از دم باریک استفاده می شود و از آن برای فرو بردن و بیرون کشیدن سوزن در مراحل مختلف استفاده می شود.
سوزن شیرازه: که برای شیرازه دوزی در قالی مورد استفاده قرار می گیرد.
تخته شیب دار: بریا نصب کردن قسمت پاره فرش و محکم و صاف کردن سوراخ قالی.
موم: که برای کشیدن بر روی تار و پود تار تابیده استفاده می شود تا تاب تار خوابیده و به راحتی وارد قال شود.
انگشتانه: انگشتانه برای سهولت کار رفوگران وآسیب ندیدن انگشتان دست از آن استفاده می شود.
درفش: برای بیرون آوردن یا داخل نمودن تار، پود و پرز قالی
میخ کش: برای درآوردن میخ از قالی تخته و کارگاه و یا از تخته شیب دار.
از دیگر وسایل مورد نیاز می توان به تخته، اتو، سنگ چاقو تیز کن، چکش، انگشتانه، میخ، نوار چرمی، و گازانبر، شیشه یا بطری جهت زیرکار (در مورد سوزن کشی کردن) نام برد، ضمن آنکه از موم هم استفاده می کنند و سوزن را به موم می زنند تا راحت تر در مغز قالی فرو رود.
رفوگری، بازسازی و مرمت
قالی این کالای دیر آشنای مشرق زمین، خصوصاً ایرانیان، با آن شکوه و شهرت جهانی خود که سیطرهی آن در این کرهی خاکی از شرق به غرب و از شمال به جنوب گسترانده شده است، که قدمتی به بلندای تاریخ داشته و همواره یکی از مانوسترین صنایع دستی در جوامع بشری شناخته شده در زندگی انسانها آنچنان جای پایی بر خود باز کرده است که یکی از اجزاء لاینفک احتیاجات انسانی حداقل در مصرف به عنوان کفپوش از ارجحیت برخوردار بوده است.
ورای این الفت و سوای مصرف، جنبهی هنری آن یکی از شاخصترین مواردی است که قالی را شبیه معجزه و گاه اسرارآمیز جلوه داده است. از جمله شگفتیهای آن، تنوع در رنگ، نقشه، بافت و آخر ابتکارات استثنایی و خلاقیت و ذوق سرشار بافندگان به نوبهی خود در احساسی کردن این کالا موثر بوده است. این در حالی است که فرش از یک قالب و با اسکلتبندی درونی یکسان برخوردار میباشد که نه تنها گذشت زمان از جلوه و شکوه آن هرگز نمیکاهد، بلکه همواره بر زمان فائق آمده و چهرهی گلستان بیخزان به خود گرفته است.
این کالا از مشارکت و همدستی صاحبان حِرَف متفاوت به وجود میآید، یعنی در پدید آمدن یک قالی، چندین رکن اساسی به طور زنجیروار به هم متصل و مکمل همدیگر بوده و با همسازی و هماهنگی به موقع و مناسب، هر یک در جلوه دادن و زیبا نمودن این کالای هنری آن چنان نقشی را میآفرینند که در معیوب ساختن و بد ترکیب نمودن آن به همان اندازه نقش موثر و کارسازی دارند.
ارکان اصلی بافت قالی عبارتند از: دار قالی، مصالح به کار رفته (پشم و نخ چله)، طراحی، رنگرزی، چلهکشی و بافنده. در مراحل تکمیلی قالی نیز مشاغلی وجود دارند که هر کدام با ارائهی خدماتی از قبیل پرداخت، شستشو، دارکشی و در نهایت رفوگری، جزء این خانواده محسوب میشوند منتها با تخصص و مهارتهای منحصر به همان حرفه.
بنا بر این سهلانگاری هر یک از عوامل فوق میتواند یکی از اسباب اصلی معیوب شدن قالی تلقی شود. و به غیر از عوامل فوقالذکر مواردی از قبیل رطوبت، حشرات موذی (بید)، برخورد اشیاء تیز، آتش و مواد شیمیایی و …، هرکدام در آسیب رساندن به این کالا موثر میباشند. پس اگر بگوییم که امید اول این ارکان، در صورت عیبدار شدن قالی، به دستان توانمند استاد رفوگری بستگی دارد، گزاف نگفتهایم. چرا که کلیهی اصلاحات بعدی، از جمله تعویض گرهها، شکستگی شاخهها، غلطبافیها، پارهگی پود یا چله و آخر پارگی قالی بر روی دار، باید توسط استاد رفوگر رفع گردد.
تعریف عیب: عیب عبارت است از هر گونه ناهماهنگی یا نارسایی در بافت یا نقایصی در رنگ، طرح، اندازهی اجزاء تشکیل دهنده در متن و حاشیهی قالی و یا انواع آسیب دیدگیهای که در هر قسمت از فرش (پارگی پود، چله، پشم) از پشت یا روی پرزها، گرهها که به نوعی رویت عمومی آن را بر هم بزند عیب نامیده میشود و به طور کلی بر دو قسمت عمده تقسیم میگردد.
الف: عیوب در حین بافت
ب: عیوب بعد از بافت
عیوب در حین بافت: به کلیهی عیوبی گفته میشود که از شروع تا پایان بافت قالی اتفاق میافتد، یعنی از چگونگی برپا کردن دار، چلهکشی نوع نخ پشم و چله، غلطبافیها، ترنجدار شدن، … بر قالی اتفاق میافتد.
عیوب بعد از بافت: به کلیهی عیوبی گفته میشود که در حمل، شستشو، پرداخت، مصرف از جمله ساییدگیها، پارگیهای جزیی و کلی، انواع پوسیدگیها، بیدخوردگی، سوختگی و استفادههای غیر اصولی ناشی میشود.